یه روز با دوستم دعوام شد .بعد واسه تلافی رفتم سر کیفشو تو همه کتاباشو دفتراش نقاشی کشیدمو و چیزی نوشتم.البته تو کلاس ما نبودا.اونم فکر کرد که یکی از بچه های کلاسشون کرده (سمیرا:بچه شر و خلاف کلاسشون) رفت یه فصل کتک حسابی زدش .البته نا گفته نماند که اونم بعد هفته اول که کبودیاش خوب شد تونست مثل آدمای دیگه در آرامش به سر ببره.