اعتراف می کنم که یه روز امتحانمو گند زده بودمو خیلی ترسیده بودم.واسه همین می خواستم امتحانمو سر به نیست کنم که یهو یکی از آدم فروشای کلاس اومدو منم از ترس اینکه نره به کسی بگه کاغذ امتحانمو کوبیدم تو صورتشو جیغ کشیدمو در رفتم.بیچاره تا دوروز کف کلاس سینه خیز می رفت و می گفت من مارمولکم.