مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» اعترافات مدرسه ای

تقریبا وسطای سال بود.فکر کنم آبان یا اواخر مهر بود که من و دوستم با دو تا از بچه های پرو کلاس دعوا کردیم و هر دومون از جوابای اونا بد جوری ناراحت شدیم.من و دوستم رفتیم سر کیف ایکی از اونایی که با هاش دعوا کره بویمو وسیلشو گذاشتیم تو کیف اون یکی.آقا این دوتا ام دعوا و مو کشی که چرا رفتی سر کیف من؟

ما هم با این دوستم هی می خندیدیم.حالا درسته که آخرش اونا فهمیدنو ما هم کتکشو خوردیم،اما اون لذتی که اون لحظه بود دیگه تجربه نمی شه.الن

فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب


  ساخت وبلاگ   |   دستگاه آب قلیایی دکتر مومنی   |   روانشناس ایرانی در لندن  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! مشاهده